ساوینا عسل مامان الان که دارم این مطب و برات می نویسم عزیزه دلم تو خوابی هنوز سرما خوردگیت خوب خوب نشده. آره مامان یه چند روزیه که دختر قشنگم حال نداره . همش غر میزنه. آروم و قرار نداره نمی دونم چی شد که مریض شدی . نصف شب پا شدم که بهت سر بزنم دیدم تب داری فرداش بردیمت دکتر معاینت کرد که گوشت عفونت نکرده وگلوتم قرمز نیست برات داروی تب نوشت اومدیم خونه. من یه سری دادم دیدم تبت اومده پایین تا یه روز تب نداشتی منم دیگه دارو تو ندادم ولی بعد ٢ روز دوباره تبت شروع شدبا آبریزش بینی . سرفههای شدید مام پنج شنبه و جمعه ٢ تا مهمونی دعوت داشتیم ٥ شنبه مهمونی خاله مزگان بودو تولد خاله مهسا جمعه هم عروسی خاله همیلا بود...