ساویناساوینا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

پرنسس مامی و ددی (ساوینا)

اين روزها پُرم از لحظه هايی كه دوستشان دارم...

  سلام عزیز دل مامان این روزام.............. این روزام پر شده از لحظه هایی که عاشقانه دوسشون دارم . لحظه های با تو بودن لحظه هایی که دونه دونش پر شده با خنده های تو با گریه هات با حرف زدنهات اونم به شیوه خودت به هم ریختن خونه . جابه جا کردن وسایل کابینت. رقصیدنات وااااای الهی من قربونه اون دستات برم پشت پرده ها قایم شدنات . که عاشقونه دوسش داری    .................   ...
6 آذر 1390

ساوینا با یه عالمه کار جدید تو 13 ماهگی

بای بای کردنت: وقتی بابایی می خواد بره سر کاردختر گلم ناراحت میشه  و کلی گریه میکنه. منم دوست ندارم بابایی بدون خداحافظی بره.به خاطر همین دم در وایمستم تا با بابایی خداحافظی کنیم . دست نازت و می یاری بالا تکونش میدی اون موقع است تا می بینی بابایی میخواد تنها بره  اونم بدون تو فریادت سر به آسمونا میره . گریه گریه..............   الو الو کردن با مهارت بیشتری: (البته شروعش تو ماه آبان بود) گوشی تلفن رو بر میداری و تو خونه راه میری . انگار می خوای ادای من و در اری. چه بدونم مادر.؟ اگه گوشم دم دستت نباشه با دستت این کارو میکنی دستت و می بری دم گوشت الو الو میکنی . قربونه این ا...
6 آذر 1390

13 ماهگی گل مامان

                                     سلام عزیز دلم چند روزه که تولد ١ سالگیتم به سلامتی تمام شده امروزم رفتیم دکتر واسه چکاپ آقای دکتر مثل همیشه از قد و وزنت حسابی راضی بود. بهم گفت که به زور بهش غذا ندین . من؟من به زور بهت غذا می دم؟ به خدا نه.خودت هر چی میل داشته باشی می خوری تا نشستیم  از همه چیت تعریف کرد خدارو شکر گفتم که قطره آهنت و خوب نمی خوری اونم واست یه شربت نوشت و گفت که این و به جای مولتی ویتامین و آهن بهش بدین. بعدشم گفت که دیگه ه...
6 آذر 1390