ساویناساوینا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

پرنسس مامی و ددی (ساوینا)

سه ماه دوم حاملگی

1389/12/11 13:03
نویسنده : zari-darusham
534 بازدید
اشتراک گذاری

الهی من دورت بگردم مامان

من آمدم.خب مامانی یواش یواش حالش داره بهتر میشه. اگه خدا بخواد دیگه از حالت تهوع خبری نیست. وااااااااای دوباره برگشتم به حالت قبلی.

همه چی عالیه.خدایا هزار مرتبه شکرت. بابایی خیلی خیته شده خیلی هوامو داشت. تو این مدت. ازش به خاطره تحملش ممنونم. دوسش دارم یه عالمه. توام دوست دارم حسودیت نشه لطفا.

خوشگل مامان جونم بهت بگه فرصت شدیه سفری من بابایی بریم شمال. واسه تغییر آب و هوا. حسابیم بهمون چسبید. چون خیلی وقت بودکه نرفته بودیم. اولین مسافرتی که توام پیشمون بودی. حسابیم عکس گرفتیم بعدشمیه چند وقتی من رفتم شمال موندم. چون اینجا هوا خیلی آلوده بود به خاطر تو جیگر مامان.

سونوی تعیین جنسیت و دکتر تو ماه تیر بهم داد یعنی ماه 5 هاملگی که رفتم پیش دکتر قدوسی . خاله پوران و پارمیدا پیشم بودن. دل تو دلمون نبود که چی میشه. که آقای دکتر به محض اینکه دید گفت نینی تونم که دخمله . وااااااااااااااااااااااااااااای نمی دونی چقدر خوشحال شدم.

پارمیدا که آنقدر ذوق کرده بود داد زد آخ جووووووووووووووووووووووون.از همون مطب زنگ زدیم بابایی. چقدر خوشحال شد . هی داش قربون صدقت میرفت. این ماجرام تو تاریخ 89/4/14 بود.

خیلی دلم میخواست زودتر منو باباییت بریم برات وسیله بخریم ولی چون میخواستیم خونه مونو عوض کنیم باباییت هی میگفت صبر کن صبر کن...............

آره عزیزم ما دنبال خونه بزرگتریم چون خونه مون به اندازه 2 نفر بود فعلا که داریم می گردیم  . خونه خیلی گرون شده. ولی من دلم روشنه ایشاالله یه خونه خو ب خدا بهمون میده.

راستی عمو کوروشم یه عالمه برات وسیله و لباس خریدو فرستاد بابائی رفت از فرودگاه از دوستش گرفت واااااااااااااااااااااای نمیدونی چقدر وسایلت نازو قشنگه . الهی قربونه اون شکله ماهت برم من مامانی

الانم مامان ماه 6 تموم کرده شمکم یه ذره معلومه.

اره عزیزم تو داری یواش یواش بزرگ میشی . 

روی ماهت میبوسم فدات شم الهی.

حالا ببینیم تو چقدی شدی مامانی:

مامانی الان وزنت 580گرمه. قدتم حول حوش30 سانتیمتر.وضیعت جسمانیتم  دستگاه تنفسیت کامل شده.

بدنت هنوز چروکه. اندازه اعضای بدنت تقریبا  متناسبه. اندام چشایم  در حال رشده. موهاتم تقریبا رشد کرده. چشات رشد کردن ولی عنبیهات هنوز رنگدانه نداره مامانی. باید فعلا صبر کنی. ابرو پلکم در اوردی.تازشم یه تکونایی میخوری مامانی تا میخواد بخوابه خانمی تازه یاده  شیطونی می یوفته .الهی من قوربونت برم.

سيستم گردش خون و مجاري ادراريت هم مشغول فعاليتند کامل شدند.چشمات با اينكه بسته هستند به آرامي حركت مي كنند و حتي رشد ناخنهاي انگشتهای پاتم شروع شده اند. جیگرشونو.دیگه چی بگم یه عالمه بزرگ شدی مامان ماشا الله. قربونه رشدت برم الهی.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)