ساویناساوینا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

پرنسس مامی و ددی (ساوینا)

حرف دل مامان

  ساوینای نازم مو طلائی و سفید برفی مامان وقتی کنارم هستی.... وقتی به چشمانت نگاه میکنم نمیدانم که چه کرده ای که گنجینه ای از ارامش را به قلبم هدیه میدهی باور میکنی آرامش هدیه ای الهی است.......... دوست دارم آرامش بخش تو باشم همانگونه که آرامم میکنی دوستت دارم تا بینهایت دوستت دارم مامان زری   ...
7 شهريور 1390

برنامه غذایی روزانه ساوینا با مامانیش

عشق مامان سلام دختر گلم وقتی از خواب بیدار میشه دیگه ساعت حول حوش ١٠ -١١ هستش  یه وعده شیر می خوره بعد مامانیش پوشکش و عوض می کنه بعدشم میریم  آشپزخونه واسه آماده کردن صبحانه  تو این فاصله مامی یه سی دی (بی بی انیشتن )خوشگل واسه دخملش میزاره که خیلی دوسشون داره بعد ساوینای نازم واسه صبونه سرلاک میخوره تقریبا ١ ساعت بعد آبمیوه بهش میدم بعد میره واسه یه چرت ١ ساعته که قبلش یه وعده شیر میخوره وقتی چشای نازش و باز می کنه بهش نهار میدم که تا الان سوپ میخورد ولی از این به بعد پلو مرغ یا ماهیچه میخوره تازه دختر نازم دسرم میخوره خرمای له شده تا ٢ -٣ ساعت بیداره بازی میکنه. سی دی زبان میبینه . شیطونی و فضول...
7 شهريور 1390

حمام کردن با بابایی به چه حالی داره هااااااااااااااا.

  سلام تربچه مامان خوبی؟ امروز ٢٠ مرداد من تو آشپزخونه مشغول نظافت کاری بودم که یهو دیدم از تو  و بابایی خبری نیست دیدم سرو صدایی ازتون نمیاد . این بود که کنجکاو شدم ببینم چه خبره؟ ادامه دارد..................
21 مرداد 1390

خوشم میاد.........................

خوشم میاد وقتی در یخچال و باز میکنم ١ متر دهنتو باز می کنی ذوق می کنی و می مونی که چیو برداری خوشم میاد وقتی خوابت میاد چشات کولوچو میشه خوشم میاد وقتی که بابایی میاد در که باز میکنم واسش دوباره ١ متر دهنتو باز میکنی خوشم میاد وقتی دارم چائی میخورم لیوان و از دستم میخوای بگیری ماشاالله زورتم زیادهاااااااااااااا خوشم میاد وقتی پرده اتاق میزنم کنار دیگه نمی شه تو بغل تو رو نگه داشت .اینقد که دست و پا میزنی خوشم میاد وقتی که دهنتو اینجوری میکنی خوشم میااااااااااااااااااااااااااااااااد ضعف میکنم واست عزیزم خوشم میاد وقتی پاهاتو اینطوری میزاری. قربونت یرم. خوشم میاد وقتی سمت اف اف می برمت  ذوق می کنی  مام...
19 مرداد 1390

8 ماهگی ساوینای گل

  همه ی عشق و نفسم برای تو ساوینای مامی ورودت و  به ٨ ماهگی تبریک میگم مامانی دوستت دارم عزیزم آخ که چقدر شیرین شدی مامانی این اولین عکسته توی ٨ ماهگی . یعنی همون روزی که رفتیم پیش دکی جون  گل دختر مامان عاشقتم قربونه گله سرت برم من الهی... نفس مامان هر روز نسبت به دیروز احساس میکنم بیشتر دوست دارم خب معلومه دیگه. دختره به این نازی داشته باشی این حس و نداشته باشی  . ممامانی دوستت دارم.                                از دکی جون برا...
19 مرداد 1390

10ماهه شدی نفسه مامان

  ما اومدیم...................... با یه عالمه خبرای خوب............... پرنسس مامی تو این ١٢ روز چیکارا که نکرده........ دختر ناز و قشنگم قشنگترین اتفاق این ماهت ٤ دست پا رفتنه نمیدونم زوده یا دیره ؟ مهم اینه که اتفاق افتاده.  نفس مامان برای ٤ دست وپا رفتن هم به خودت متکی شدی و تقریبا هر جا بخواهی بری می تونی   اینم یه عکس ناز از این حالتت: دومیش هم اینکه  که  دیگه همه جا رو می گیری و می ایستی و دستهات رو به در و دیوار می گیری  نميدوني چقدر بلا شدي عزيزم و چه كاراي قشنگي ميكني و دل من و بابايي رو آب ميكني دیگه برای خودت خانومی...
19 مرداد 1390

جشن دندونیت عزیزم( 9 ماهگی)

                                                 امروز ٢٤ تیر ماهه روزیه که من و بابائی تصمیم گرفتیم واسه دختر نانازمون جشن دندونی بگیریم همه دوستای نزدیکمون بودن از اونجایی که ما اینجا هیچ فامیلی نداریم دوستامون اومدن خیلی بهمون خوش گذشت. کلی زدیم و رقصیدیم                       ...
12 مرداد 1390