٧ ماهت شد هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا عسل مامانی امروز من و باباییت بردیمت پیش دکترت صبح که از خواب بیدار شدیم تند تند کارامونو کردیم که بعداز ظهر دیر نرسیم مطب ولی طبق معمول بازم دیر کردیم. امروز ٢ روزه که تو ٧ ماهی واز قرار معلوم واکسن ٦ ماهگیت و باید بزنی واااااااااااااااای که چقدر استرس دارم الهی قربونه اون شکل ماهت بشم. فکرش منو دیونه می کنه که شب قراره بی تابی بکنی و تب داشته باشی. آره جونم برات بگه که تا رسیدیم مطب دوستمون و دیدیم خاله عاطفه و پسرش آرین کلی از این در و اون در حرف زدیم وای فقط از کارای تو و آرین. اینم بهت بگم هم تو واسکن د...