ساویناساوینا، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

پرنسس مامی و ددی (ساوینا)

فردای روز زایمان

1389/12/14 16:54
نویسنده : zari-darusham
516 بازدید
اشتراک گذاری

 

دختر گلم ساوینای نازم. یه کم از دیروز برات بگم مامانی

عزیزه دل مامان و بابا دیروز صبح ساعت ۱۰:۴۵ دقیقه پا تو این دنیا گذاشتی.

وزنتم ۵۰/۳ قدتم ۵۰ سانت بود.

 خدا رو صد  هزار مرتبه شکر صحیح سالم . 

 جونم برات بگه مامانی تا صبح هی کوچولو کوچولو خوابیده به خاطر اینکه تو هی گشنت بود و منم شیر نداشتم.

پرستارا می بردنت مثلا بهت شیر می دادن.

مامانیم دم دمای صبح بهش غذا دادن  .

البته اول مایعات اجازه داشتم بخورم.

جونم برات بگه که خیلی درد نداشتم البته تا ساعت ۹ صبح .

 بعد از ساعت ۹ یه دردی اومد سراغم که به زور نفس می کشیدم انقدر حالم بد شد که پرستارا اومدن مسکن بهم زدن علتشم به خاطر داروهای بیهوشی عنوان کردن.

ساعت ۱ ظهر ناهار خوردیم بابایی رفت واسه حساب کتاب منم حاضر شدم واسه رفتن به خونه . لباسهای دختره نازم رو عوض کردم راهی شدیم به سمت خونه.

با ورود فرشته مامان و بابا به خونه حسابی دوست و آشنا ازم ون استقبال کردن و بابایی زحمت کشیده بود واسه قربونی .....دست گلش درد نکنه

فرشته نازم ورودت و به خونه و زندگیمون تبریک میگم:

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

امدیم خونه خاله پوران و زن دایی فرزانه و الهه و مامان بابایی و زن دایی خودم خاله خودم و الهام بهمون خوشامد گفتن و زدنو رقصیدن.

من و توام همش تو اتاق بودیم و همش درگیر شیر دادن البته بچه ها خیلی کمکمون کردن .

شب و تا صبح بیدار بودیم همش نگات میکردیم و مواظبت بودم . جووووووووووووونم.

الهی مامانی فدات بشه. اصلا گریه مریه خبری نبود فقط شیر میخوردی و میخوابیدی .

                                                       تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)